ایمان بیاوریم به شروع فصل جدیدی از زندگی وجودی خود



از زمانی که تصمیم گرفتم مهم ترین تصمیم زندگی ام را در بد ترین شرایط روحی خودم با خانواده ام در میان بگذارم،شاید برای من قرن ها بگذرد چون بهترین کلمه ای که میتوانم برایش بکار ببرم وحشتناک است،اما در واقع زمان تاریخی زیادی نمیگذرد

اینکه من با چه واکنش هایی معقول یا غیر معقول مواجه شدم مهم نبود،حالا من مانده بودم و سخت ترین تصمیمی که در زندگی ام گرفته بودم  بدی حال روحی و جسمی ام چیزی کم از آن فردی که طناب دار را دور گردنش آویخته بودن و منتظر بود تا سکوی زیر پایش را بکشند نداشت.عمیق ترین دردی که میکشیدم دردی بود که از نزدیک ترین اطرافیانم که توقع حمایت از آنها داشتم بود.

تنفر،خشم،کینه،ترس،دودلی،بی کسی دردهایی بود که تجربه میکردم.

من در گردابی دست و پا میزدم که هرکس که دستی به سویم دراز میکرد من باب کمک ،از ترس اینکه دشمنم باشد ،دستش را پس میزدم و از آن هم فاصله میگرفتمدیگر آدم ها را نمیشناختم،هویتشان برایم زیر سوالاتی عمیق رفته بود و پرده هایی از چهر هایشان کنار رفته بود که مغزم از هضم آنها عاجز مانده بود

روزهای زیادی را با قرص های آرامبخش در بیهوشی بسر میبردم تا بقول شاعر کمتر زندگی کنم

روزهای زیادی بود از جایی که در آن بودم بیرون نرفته بودم چون که حتی از سایه ام که روی دیوار می اوفتاد میترسیدم.

بی اغراق میگویم. من از همه ی آدم های دنیا دیگر میترسیدم.

و بدتر از همه این بود که این ترس باعث تنهایی شدید و سکوت در من شده بود.سکوتی که مرا تا مراحلی از جنون کشانیده بود

ادامه مطلب

زمانی که با واقعیت جدید زندگی ام روبرو شدم (که البته کار آسانی نبود) ، مرتب از خودم میپرسیدم که چرا این اتفاق برای من افتاد؟!

میبایستی مسئولیت زندگی و سرنوشت خودم را بر عهده میگرفتم وبه جای شکوه و شکایت از وضع موجود، با شرایط کنار بیایم.

بنابراین انرژی ام را صرف حسرت خوردن برای آنچه که باید باشد و نیست یا اینکه ای کاش این اتفاق بد برای من نمی اوفتاد ،نکردم

بلکه انرژی ام را متمرکز کردم تا از آنچه دارم بهترین استفاده ممکن را ببرم.

من که نمیتوانستم گذشته را تغییر دهم،اما توانایی تمرکز بر شرایط حال و آینده ام را دارم.

در نتیجه قبول کردم تا از هرآنچه هستم راضی باشم  و هرآنچه را که نیستم بی چون و چرا بپذیرم.بنابراین حادثه ای که میتوانست نابود کننده باشد به بهترین اتفاق زندگی ام تبدیل شد البته بر پایه این باور که هر اتفاقی می اوفتد علتی دارد.

#حسنا_جمالی


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود خلاصه درس pdf آرامش حقیقی تکنیک های والیبالی آموزش طراحی لوگو گلچین بروزترین منابع در اینترنت گروه آموزشی برهان بازی سیاهچال در کافه بازار زیرنویس سریالی های ترکی دستگاه تصفیه آب آکواجوی در شیراز کوه پرس